کد مطلب:293511 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:228

گواهی پیغمبر درباره دختر والاگهر فاطمه زهرای اطهر


فی حدیث طویل عن النبی الختمی صلی الله علیه و آله: و اما ابنتی فاطمته سلام الله علیها فانها سیده نساء العالمین من الاولین و الاخرین و هی بضعته منی و هی نور عینی و هی ثمره فوادی و هی روحی التی بین جنبی و هی الحوراء الانسیته: متی قامت فی محرابها بین یدی ربها جل جلاله زهر نورها لملائكته السماء كما یزهر نور الكواكب لاهل الارض و یقول الله عز و جل یا ملائكتی انظروا الی امتی فاطمته سیده امائی قائمته بین یدی ترتعد فرائصها من خیفتی وقد اقبلت بقلبها علی عبادتی اشهد كم انی قد آمنت شیعتها من النار: از امالی صدوق:

در حدیث طویلی از حضرت نبی اكرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده كه درباره دختر والاگهرش فاطمه ی زهرای اطهر سلام الله علیها چنین بیانی فرموده است:

و اما دختر من فاطمه سیده نساء عالمین من الاولین والاخرین است همانا این دختر گرامی پاره ی تن من است و او نور چشم من و او میوه ی دل من است و او روح من است كه میان دو


پهلوی من است: فاطمه انسیه حورا است هرگاه در محراب عبادت در پیشگاه رب با عظمت و جلال خود می ایستد نور او می درخشد از برای ملائكه عالم علوی همچنانیكه می درخشد نور كواكب برای اهل زمین: ذات اقدس الوهی می فرماید بملائكه و فرشتگان ای فرشته گان دربار من بنگرید بسوی فاطمه و منظره نماز و عبادت او را در برابر سلطان عظمت ما كه چگونه لرزه بر اندامش افتاده و با توجه قلب خود اقبال بعبادت من نموده است:

من شما را شاهد و گواه میگیرم كه شیعیان حضرت از آتش دوزخ در قیامت ایمن خواهند بود (و آنان روی دوزخ نخواهند دید چه تمام شیعیان و محبان آنحضرت همه اهل جنت ابد مدت باشند) و نیز در حدیث معتبر دیگر از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده كه فرموده است: فاطمه سیده نساء العالمین من الاولین والاخرین وانها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملك من المقربین و ینادونها بما نادت به الملائكته مریم: فیقولون یا فاطمته (ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك علی نساء العالمین): از بحار مجلسی: یعنی فاطمه سیده نساء عالمین من الاولین و الاخرین است هرگاه در محراب خود می ایستد پس سلام می كنند هفتاد هزار ملك از ملائكه مقربین و ندا می كنند او را بمانند آنچه ملائكه مریم را ندا


نمودند پس مقاله شان خطاب بحضرت فاطمه این است:

ای فاطمه: بدرستی كه ذات الوهی تو را برگزیده و مطهر قرار داده و بر تمام نساء و بانون عالمین برتری داده است:

ناگفته نماند كه اصطفای علیهاسلام مربوط بعالم و زمان دوران خود او بوده است فقط ولی اصطفای ملكه ملك و ملكوت فاطمه زهرا سلام الله علیها مربوط بعالم و زمان دوران خود نیست بلكه آنحضرت مصطفاه و برگزیده خدای متعال است از جمیع نساء عالمین من الاولین و الاخرین:

در تائید و تثبیت این واقعیت سند معتبر روایتی است كه از قول كاشف حقایق حضرت امام صادق علیه الصلوه والسلام نقل گردیده: عن محمد بن سنان عن المفضل قال: قلت لابی عبدالله علیه السلام اخبرنی عن قول رسول الله (ص) فی فاطمته انها (سیده نساء العالمین) اهی سیده عالمها: (فقال ذاك لمریم كانت سیده عالمها): و فاطمته سیده نساء العالمین من الاولین و الاخرین مفضل گوید محضر امام صادق علیه السلام از حضرتش سئوال كردم اینكه حضرت رسول الله درباره فاطمه فرموده كه او سیده نساء عالمین است آیا آنحضرت سیده عالم خودش است؟ امام فرمود این مربوط بمریم است كه سیده نساء عالم خود است ولی حضرت فاطمه سیده ی


نساء عالمین من الاولین و الاخرین است (نظر باینكه سیادت حضرت فاطمه شمولش كلی است و نسبت به تمام عوالم است) اما حضرت مریم سیده نساء و بانوان عالم خود و دوران حیات خود اوست و اینجا تفاوت در سیادت و اصطفا و فضیلت از زمین تا آسمان است بكله بعقیده نگارنده جای مقایسه در سیادت مریم با فاطمه نیست: چه

مریم علیهاالسلام از نظر نسب دختر عمران است ولی فاطمه سلام الله دختراول شخص عالم امكان در رتبه است كه پدرش عقل كل خاتم الانبیاء والرسل است: دیگر آنكه مریم علیهاالسلام هر چند دارای مقام طهارت است ولی فاطمه طاهر و مطهره از تمام ارجاس است و نسبت بمریم ملائكه گواهی بطهارتش داده اند اما نسبت بحضرت فاطمه ذات الوهی خود گواهی بطهارت او داده است كما اشارالیه نص الكتاب الالهی (انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا) آیه 33 سوره ی احزاب و شكی نیست كه فاطمه (ع) مصداق اهل البیت است و این آیه مباركه درباره اهل البیت عصمت نازل شده است و اراده خدا هم در این مقام اراده تكونیه است كه تخلف از مراد ندارد و این آیه مثبت مقام عصمت حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز می باشد و اگر


چنانچه ظرف وجود مریم علیهاالسلام فقط یك عیسی علیه السلام پرورانده ولی صدف در ربار وجود فاطمه زهرا سلام الله علیها جواهر و گوهرهای ائمه اطهار پدیدار گردیدند كه هر یك باذن الله عیسی آفرینند و عیسی (ع) ولایتش جزئیه و مقید است اما ولایت ائمه اطهار علیهم السلام ولایت كلیه مطلقه است: اگر عیسی علیه السلام موید بتائید روح القدس بوده است لقوله تعالی (وایدناه بروح القدس) حافظ قرآن گوید:


(فیض روح القدس اربار مدد فرماید:

دگران هم بكنند آنچه مسیحا می كرد)


اما فرزند فاطمه زهرا حضرت امام حسن عسكری (ع) یازدهمین نیر برج امامت می فرماید (روح القدس فی جنان الصاغوره ذاق من حدائقنا الباكوره) از دستخط شریف و نورانی آنحضرت متخذ است مدرك این جمله مذبوره از كتاب بحارالانوار علامه مجلسی: و نیز كتاب علامه فیض كاشانی است اگر فضیلت و مقام مریم علیهاالسلام در این است كه برایش مائده آسمانی آمده است در فضیلت و مقام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نه تنها آمدن مائده آسمانی سهل است كه برای كنیزش فضه نیز مائده آسمانی نازل می شده


است بنابراین مقام مریم كجا مقام فاطمه كجا.


(میان ماه من با ماه گردون

تفاوت از زمین تا آسمان است:)


یك دهان خواهم به پهنای فلك

تا بگویم وصف آن رشك ملك:


و عن الحسن بن زیاد العطار قال قلت لابی عبدالله(ع) قول رسول الله (ص) فاطمته سیده نساء اهل الجنته اسیده نساء عالمها: قال علیه السلام: ذاك مریم (و فاطمته سیده نساء اهل الجنته من الاولین و آلاخرین): راوی میگوید پرسیدم از حضرت فاطمه كه سیده اهل الجنته است آیا در منطقه و جهان خودش چنین است امام علیه السلام فرمود است مربوط بمریم است: چه حضرت فاطمه سیده اهل الجنته است من الاولین والاخرین: (از كتاب عوالم ج 11) فاین مریم قیاسها مع الفاطمته الزهرا سلام الله علیها كه در واقع قیاس مع الفارق است چه مریم فقط اما آنكه سیادت در دنیا و آخرت و در جنت اَبَدْ مدت و در ملك و ملكوت و در تمام عوالم علی الاطلاق نسبت بجمیع نساء


عالمین من الاولین و الاخرین بدون استثناء واجد و دار است او منحصرا حضرت فاطمه زهرا است كه اشرفیت و افضیلت وبرتری آن بانوی عظمی و ملكه دو سرا بعد از پدرش حضرت محمد خاتم انبیاء و بعد از شوهرش حضرت علی مرتضی صلوات الله علیهم از كل ماسوی علی الاطلاق عقلا و نقلا ثابت و مبرهن است و جای هیچ شك و شبهه نیست: و هر كس غیر از این بگوید او قاصر در شناخت حضرت فاطمه است و چنین كس فاطمه زهرا سلام الله علیها را بمقام نورانیت نشناخته است: خداوند ما را عارف بحق فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان او یعنی ائمه اطهارعلیهم الصلوه والسلام بفرماید زیرا عمده معرفت بمقام نورانیت ایشان است (و من عرفهم عرف الله) و من احبهم فقد احب الله و من اطاعهم فقط اطاع الله):

قال الصادق علیهم السلام: نحن والله الاسماء الحسنی التی لایقبل الله من العباد عملا الا بمعرفتنا: و قالو علیهم السلام بنا عرف الله: ای بمظهریتنا لجمیع اسمائه و صفاته.

حضرت امام صادق كاشف حقایق الذی انكشف له الملك و الملكوت فرمود (مائیم اسماء حسنای الهی و مظاهر تامه صفات علیای الوهی عمل و عبادت عباد و بندگان نزد پروردگار عالمیان


مورد قبول و پذیرش واقع نمی شد مگر بمعرفت ما خاندان عصمت (اهل بیت طهارت) (چه روح و جان عبادت ولایت است آنهم فقط ولایت كلیه مطلقه سلسله جلیله محمد و آل محمد كه شامل چهارده معصوم است) زیرا ایشانند كه مجالی و مظاهر كامله اسماء حسنی و صفات علیای خدایند ذات صمدی الوهی بتمام اسماء و صفات خود در این هیاكل توحید تجلی و ظهور نموده و آنان را بالفعل مظاهر اسماء خود قرار داده است: آری ایشانند كه مظاهر تامه علم خدایند و مظاهر تامه حلم خدایند و مظاهر تامه قدرت خدایند و ایشانند كه مظاهر تامه جمال و جلال حقند و همین طور مظاهر سایر اسماء الهیه و صفات ربانیه: و قیل عن لسانهم علیهم السلام:


(ما جام جهان نمای ذاتیم

ما مظهر جمله صفاتیم)


(ما نسخه ی نامه ی الهیم

ما گنج طلسم كائناتیم)


(هم مظهر واجب الوجودیم

هم معنی جام ممكناتیم)


(هر چند كه مجمل دو كونیم

تفصیل جمیع مجملاتیم)


(برتر ز مكان و در مكانیم

بیرون ز جهات و در جهاتیم)


(ما هادی جمله علومیم

كشاف جمیع مشكلاتیم)


(بیمار و ضعیف را شفائیم

محبوس و نحیف را نجاتیم)


(گو مرده بیا كه روح بخشیم

گو تشنه بیا كه ما فراتیم)





(ای درد كشیده ی دوا جوی

از ما مگذر كه ما دواتیم)


در زیارت جامعه كبیره كه بلاشك از لسان معجزه بیان دهمین نیر برج امامت و اختر فروزان ولایت حضرت امام علی النقی الهادی صلوات الله و سلامه علیه صادر شده است در برخی از فرازهای آن آمده است:

موالی لا احصی ثنائكم و لا ابلغ من المدح كنهكم و من الوصف قدركم وانتم نور الاخیار وهداه الابرار وحجج الجبار بكم فتح الله و بكم یختم الله یعنی شما سلسله ی جلیله موالیِّ من هستید صفات كمالیه شما بیرون از حیطه احصاء و شمار است و ثنای شما از عهده احدی ساخته نیست و بكنه مدح و توصیف شما نتوانم رسید.

شمائید نور جان خوبان جهان و شمائید هدایت كنندگان نكوكاران و شمائید حجت های مقتدر خدای جبار و بوجود شما آفریدگار افتتاح ایجاد و آفرینش نمود و در فراز دیگر این زیارت كامله جامعه عرشیه آمده است.

(و ارواحكم فی الارواح و انفسكم فی النفوس الخ) مولف را نسبت باین جملات توجیهات بسیاری است كه ضمن ترجمه و تفسیر این كلمات نورانی در بیان تفصیلی زیارت جامعه در جزوه مربوط


بحضرت امام دهم علیه السلام به تحقیق عرشی و عرفانی آن اشاره نموده ائیم و یكی از آن توجیهات این است كه روح اعظم ولایتی و نفس كلیه و الهیه احاطه و معیت قیومیه ظلیه دارد بر جمیع ارواح و نفوس و بر تمام اجسام و اجساد و نیز ابدان وآثار و قبور آنان همین احاطه را دارد لذا در هر جا آنها را سلام نمائیم جواب سلام ما را رد نموده و سئوال ما را پاسخ می دهند و اجسام و اجساد و قبور ایشان محكوم بحكم ارواح و نفوس آنان است و در حقیقت آنها جان جان عالمیانند: و لنعم ما قیل: خطاب بهر یك از ارواح آنها


روح جان و جانِ جان ای جان توئی

عقل و جان خلق را سلطان توئی


جمله ی ارواح در تدبیر تُست

سجده ی اشباح از تأثیر تُست


عقل جمله واله و حیران تست

كل موجوات در فرمان تست


صد هزاران بحر و ماهی در وجود

سجده آری پیش آن دریای جُودْ


و نیز در زیارت جامعه كبیره آمده است:


بابی انتم و امی و نفسی بموالاتكم علمنا الله معالم دیننا و اصلح ما كان فسد من دنیانا و بموالاتكم تمت الكلمته و عظمت النعمته و اتلفت الفرقه و بموالاتكم تقبل الطاعته المفترضته و لكم الموده الواجبته و الدرجات الرفیعته و المقام المحمود عندالله عز و جل و الجاه العظیم و الشان الكبیر و الشفاعته المقبولته:

پدر و مادر جانم فدای شما كه بلحاظ ولایت شما خدا معالم دین و معارف ربانیه را بحد كمال نهائی رسانید و حقایق الهیه دینیه را بما تعلیم داد و هر آنچه از امور دنیوی ما فاسد بود اصلاح نمود و بواسطه موالات شما كلمه تامه توحید و معارف الهیه به اعلی مرتبه رسید و نعمت عظمای دین حق بخلق عطا گردید و تفرقه در امت مبدل بالفت و اتحاد گشت و بواسطه ولایت شما طاعت فریضه خلق مورد قبول خدا واقع می گردد خداوند محبت و دوستی شما را بر بندگان خود واجب نمود خداوند بشما درجات رفیعه و مقامات و منزلت عالیه داد و مقام محمود نزد خدای عزوجل مخصوص شماست و شما را نزد خدا جاه و عزت بزرگ و عظیم و شان و مرتبه بزرگ می باشد و مقام شفاعت مقبوله را عندالله دارید (چه شما دارای مقام ولایت كلیه مطلقه هستید و در مقام قرب بخلق و تحقق اقرب الی الله می باشید) و در فراز آخر از این زیارت آمده است:


(اللهم انی لو وجدت شفعاء اقرب الیك من محمد و اهل بیته الاخیار الائمته الابرار لجعلتهم شفعائی فبحقهم الذی اوجبت لهم علیك اسئلك ان تدخلنی فی جملته العارفین بهم و بحقهم و فی زمره المرحومین بشفاعتهم انك ارحم الراحمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و سلم تسلیما كثیرا و حسبنا الله و نعم الوكیل): از كتاب مفاتیح الجنان قمی: الها پروردگارا من اگر شفیعانی از حیث قرب و منزلت بتو نزدیكتر از حضرت ختمی مرتبت محمد (ص) و آل اطهارش كه همه اخیار و ابرار و مقربان دربار تو هستند در صفحه جهان هستی و نظام حق پرستی می یافتم هر آینه آنها را بدرگاه تو شفیع خود قرار می دادم ولی دانستم كه هیچ كس مقربتر و محبوبتر و شریفتر از ایشان در ملك وجود از غیب و شهود در نزد تو نیست:

لذا تو را قسم می دهم بحق آنه كه آنرا تو بر خود لازم گردانیدی و از تو درخواست می كنم كه مرا داخل در جمله عارفین بمقام نورانیت آنان و شناسا بحق ایشان نموده و در زمره ی رحمت شدگان به شفاعت آنها قرار دهی كه توئی ارحم الراحمین و صلوات و درود و تحیت بی نهایت بر ایشان باد ازلا و ابدا و سرمدا و حسبنا الله و نعم الوكیل: